نقد و بررسی تصاویر تجسمی قرآن کریم در نهج البلاغه
Authors
abstract
تجسم گرایی یکی از زیر شاخههای اصلی هنجارگریزی معنایی است. این نوع از هنجارگریزی به بررسی شاخصهها و عناصر زیباییشناسانه در متون ادبی میپردازد و ارتباط ناگسستنی با علم بلاغت و آرایههای ادبی بهکار رفته در آن دارد. تجسمگرایی عمدتاً برای بیان مفاهیم مجرد و عقلی بهکار میرود تا با به تصویر کشیدن این دسته از مفاهیم در قالب صورتهای مجسم، حسی و ملموس زمینهساز پویایی و تحرک تصاویر در متون ادبی گردد. تجسم گرایی به زیر شاخه های فرعی دیگری همچون جاندارپنداری، سیال پنداری و جسم پنداری تقسیم می شود که با توجه به ماهیت و ویژگی های هر یک از آنها، کارکردشان در متون مختلف از بسامد متفاوتی برخوردار است. نهجالبلاغه در ابعاد متعدد خود، چه از نظر صورت و چه از لحاظ محتوا و مضمون پیوند مستحکمی با قرآن کریم دارد؛ از اینرو نوع بیان حضرت در بازگو کردن مفاهیم معرفتی و یا اندیشههای شخصی ایشان، انعکاسی از بیان ادیبانه و هنرمندانهی قرآن کریم است؛ به همین جهت بسیاری از تصاویر ادبی قرآن در متن نهجالبلاغه نمود بارزی یافته است. حضرت علی(ع) در بیان ادیبانه خود، تا آنجا پیش میرود که پیوستگی و درهم تنیدگی کلام ایشان با کلام وحی یکی میشود و این درهم تنیدگی بهگونهای است که متن و بینامتن در کلام حضرت یک هویت واحد مییابد. آنچه در این مقاله بدان پرداخته میشود، بررسی تصاویر تجسمی قرآن کریم در نهجالبلاغه از منظر روابط هنجارگریزی معنایی است. بر این اساس در پژوهش حاضر، کارکرد تصاویر تجـسمی قرآن که در قـالب صورتهای انـسانپنداری، حیوانپنداری، جسمپنداری و ... نمود مییابد، در نهجالبلاغه بررسی و ارزیابی میگردد تا چگونگی کارکرد هر یک از انواع یاد شده در بافت کلام حضرت(ع) تحلیل و تبیین شود. نتایج پژوهش نشان میدهد که از میان تصاویر تجسمی، جاندارپنداری در نهج البلاغه نسبت به سایر انواع تجسمگرایی از بسامد بالاتری برخوردار باشد.
similar resources
اثرپذیری مباحث توحیدی نهج البلاغه از قرآن کریم
نهجالبلاغه پساز قرآن کریم، ارزشمندترین کتاب هدایت و انسانسازی است که در جایجای آن، انعکاس آیات آسمانی قرآن، مشهود است. یکى از شاخصههاى کلام امام علی (ع) که از انس آن حضرت با آیات قرآن و تسلط او بر معارف بلند این کتاب آسمانی نشأت مىگیرد، استشهاد به آیات قرآن و بهکاربردن تعبیرهای قرآنى است. بررسی مباحث توحیدی در نهجالبلاغه نشان میدهد که برخی خطبهها (مانند خطبههای 1، 49، 65، 155 و 17...
full textقرآن در نهج البلاغه
انسان کامل قرآن مجسم و تکوینی است، هموست که می تواند حقیقت قران رابه صورت کامل معرفی کند. معصومان، یکی از آنان امیرالمؤمنین (ع) انسان های کاملند. بنابراین امام علی (ع) سزاوارترین فرد برای معرفی قرآن کریم است. در نهج البلاغه قرآن به عنوان کتابی توصیف شده که گویای نظام فاعلی وغایی جهان است. بر این اساس جهان تجلی عینی خداست، همان طورکه معرفت خدا تجلی علمی خداست. غایت تجلی خدا ذات اوست. از دیدگاه ...
full textبررسی تطبیقی چندمعنایی واژه «یَد» در قرآن کریم و نهج البلاغه در پرتو نظریه استعاره شناختی
«چندمعنایی» یکی از شاخههای دانش معناشناسی است. این شاخه از دانش به واکاوی وجوه متعدد معنایی با توجه به روابط همنشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام میپردازد. واژه «ید» از اندام واژههایی است که در سخن خداوند متعال مورد توجه قرار گرفته است. همچنین پیشوای خطیبان و ادیبان امام علی(ع) از این واژه در خطبههای خود استفاده کرده است. ایشان با ظرافت خاص از این واژه برای مقاصد خود سود جستهان...
full textنقد و بررسی کتاب «تعلیم و تربیت در نهج البلاغه»
اهمیت این نقد به لحاظ موضوع تعلیم و تربیت در نهجالبلاغه و گنجانده شدن آن در واحدهای درسی دورة کارشناسی ارشد و دکتری فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است. هدف نقد پژوهشی این اثر شناسایی نقاط قوت و ضعف آن به منزلة کتاب دانشگاهی و اصلاح موارد پیشنهادی و کاملتر شدن آن برای استفاده در دورههای آموزشی و پژوهشی تحصیلات تکمیلی است. روش نقد استنادی ـ تحلیلی بر اساس الگوی پیشنهادی نقد شورای بررسی متون و کت...
full textبررسی درستی در قرآن، نهج البلاغه و مثنوی معنوی
یکی از فضایل اخلاقی که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد، صداقت در گفتار و عمل است و راستی یکی از مهمترین پایهها و اصولی است که اساس جوامع انسانی را تشکیل میدهد. اصولاً فطرت بشر با راستی و صداقت سرشته شده است و اگر انسان به همان فطرت اصلی خود باقی بماند همواره به سوی پاکیهای فضایل، متمایل و از رذایل پیراسته خواهد بود. ولی عوامل مختلف از قبیل تربیت، محیط و نظایر آن میتوانند از بروز این صفات ج...
full textبررسی درستی در قرآن، نهج البلاغه و مثنوی معنوی
یکی از فضایل اخلاقی که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد، صداقت در گفتار و عمل است و راستی یکی از مهمترین پایهها و اصولی است که اساس جوامع انسانی را تشکیل میدهد. اصولاً فطرت بشر با راستی و صداقت سرشته شده است و اگر انسان به همان فطرت اصلی خود باقی بماند همواره به سوی پاکیهای فضایل، متمایل و از رذایل پیراسته خواهد بود. ولی عوامل مختلف از قبیل تربیت، محیط و نظایر آن میتوانند از بروز این صفات ج...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
پژوهشنامه نهج البلاغهجلد ۳، شماره ۱۲، صفحات ۱۲۹-۱۴۷
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023